جنگ همیشه معاصر است
تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۹۴۴۵۹
ایسنا/اصفهان «جنگ خشونت سازمانیافته است که همواره توجیه میشود. جنگ یعنی تکههای بدن و رودهای خون» این نوشتهای است که در آغاز نمایشگاه «خمخانه خو» دیده میشود، نمایشگاهی در گالری دوران معاصر که در آن آثار مشترکی از پوریا و میلاد آیتی ارائه شده است.
پوریا آیتی، هنرمند مجسمهساز درباره این نمایشگاه به ایسنا گفت: من و میلاد، پسردایی و پسرعمه هستیم و از کودکی باهم بزرگ شدیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او افزود: متأسفیم که همیشه وقت آن وجود دارد که نمایشگاهی از جنگ ارائه کرد چراکه جهان در هر زمان در حال جنگ بوده؛ جنگ ایران و عراق، جنگ سوریه، ویتنام، لیبی، اکران و روسیه و متأسف هستیم که جنگ همیشه معاصر است یعنی جنگ از پیدایش انسان، معاصر است و فکر میکنم تا زمانی که انسان وجود دارد جنگ هم ادامه دارد ولی الآن احساس کردیم که شاید خود و جامعه اطرافمان بعد از دو سال کرونا و تعطیلی گالریها که دلودماغ گالری رفتن و برگزاری افتتاحیه وجود نداشت به تلنگر نیاز داشتیم و این احساس به وجود آمد که زمان مناسبی برای ارائه این مجموعه است.
این هنرمند مجسمهساز ضمن اشاره به همفکری هنرمندان در خلق آثار و بابیان اینکه گذشت و اعتماد، دو عنصر مهم برای انجام فعالیتهای گروهی ازجمله در حوزه هنرهای تجسمی است، تصریح کرد: من در خانوادهای بزرگ شدم که در آن به هنرهای سنتی پرداخته میشود و بهواسطه پدرم تقریباً از کودکی همه اساتید صنایعدستی و سنتی را میشناختم و بعد خودم هم به دانشگاه هنر رفتم و اساتید دانشگاهی آن حوزه را تا حدی شناختم اما شکافی بین سواد حوزه دانشگاه و توانمندی حوزه تجربی وجود داشت که من همیشه آن را حس کردم و نظرم این بود که باید این شکاف برداشته شود و این دو حوزه باید توانمندیهای خود را باهم استفاده کنند؛ اما امروز به این نتیجه رسیدم که اتفاقاً همان استقلال شاید در یک کار هنری بیشتر کمک کند یعنی درنهایت نوعی استقلال فکری بهخصوص موقع کار هنری در انسان وجود دارد که خیلی درصدد کشیدن آن ابژه به سمت تفکرات خود است و ازاینرو فعالیت جمعی بسیار دشوار است و گذشت بالایی را میطلبد و من احساس میکنم این کار در حوزه هنرهای تجسمی بسیار دشوار است و قطعاً بدون گذشت و اعتماد مقدور نیست.
آیتی ادامه داد: اگرچه انجام کار مشترک برای من و میلاد لذتبخش بود چون پسردایی و پسرعمه هستیم و از کودکی با یکدیگر بزرگ شدیم و هیچ احساس جدایی نداریم و بسیاری اوقات من موضوعی را بیان میکنم و متوجه میشوم که همان موضوع در ذهن میلاد هم گذشته است و یا برعکس، او موضوعی را بیان میکند و میبیند من به آن بسیار فکر کردهام و گویا یک تلهپاتی اتفاق افتاده است، اما درمجموع فعالیت گروهی دشوار است و نتیجه آن در برخی موارد، بسیار خوب و گاهی نیز آن چیزی که باید نمیشود.
او با اشاره بهعنوان «خمخانه خو» برای این نمایشگاه گفت: فرم آثار ارائهشده در این نمایشگاه، خمپاره است ولی نمیتوان گفت که هدف، نمایش جنگ است چراکه ما میخواستیم جنگ را با به تصویر کشیدن ادوات جنگی نفی کنیم. من احساس میکنم مثل فردی است که بیماری قند دارد و از شیرینی لذت میبرد و باید آنقدر به او شیرینی داد تا از آن زده شود، یعنی بعضی وقتها باید این اتفاق بیفتد و بسیاری اوقات جوابی که در نهی کردن مستقیم گرفته میشود مؤثر نیست و گاهی باید آنقدر چیزی را به کسی تحمیل کرد تا زده شود.
آیتی افزود: قرار بود نام نمایشگاه واژه دوسیلابه خمپاره باشد اما بسیار رو و مشخص است و دوم به این دلیل که من عاشق شعرهای حافظ و خیام هستم و در حین خواندن شعری به لغت خمخانه رسیدم که معنای دیگر آن میکده است و این واجآرایی، احساس جنگ را برای من تداعی میکرد و احساس کردم که عنوان باید سه سیلابه شود. «خو» هم به معنای سرشت و مزاج است و درمجموع من احساس کردم که «خمخانه خو» واجآرایی خوبی دارد و میکدهای را تصویر میکند که در آن جنگ سِرو میشود. مفهوم کلی این است که جهانی که باید برای آسایش باشد در آن جنگ و خشونت و ظلم ارائه میشود.
این مجسمهساز تصریح کرد: میلاد نسبت به من ذهن دانشگاهی تری دارد و قطعاً اگر خمخانه خو، نمایشگاه انفرادی میلاد بود بسیار شیک و تمیزتر بود و اگر نمایشگاه انفرادیِ من بود خاک و خردهشیشه در کف نمایشگاه وجود داشت؛ ضمن اینکه ما با بیانیه یا استیت منت موافق نیستیم و معتقدیم که آنچه در فهم تو آید آن بود مفهوم تو، و آنچه در نمایشگاه ارائهشده مفهومی مشخص است و درواقع هرکدام از آثار، یک استیت منت هستند و روی خود یک نوشته دارند و تنها یکی دو جمله در آغاز نمایشگاه داریم.
او همچنین با اشاره به استفاده از پرفرومنس در نمایشگاه «خمخانه خو» گفت: احساس کردیم که این نمایشگاه برای تأثیر هرچه انتزاعیتر به چیزی احتیاج دارد یعنی حتی با قرار دادن فرمها بازهم فاصلهای وجود خواهد داشت و نمیخواستیم صرفاً یک کار تجسمی را به نمایش بگذاریم چون من دوست داشتم مخاطب احساس کند که وقتی در اوکراین، سوریه، لیبی و یا دیگر نقاط جهان جنگ وجود دارد هیچکدام از ما هم امن نیستیم. من مخالف صد درصد این هستم که بگوییم اگر سوریه امنیت ندارد ایران امنیت دارد، وقتی سوریه امنیت ندارد نروژ هم امنیت ندارد، چین هم امنیت ندارد یعنی جهان از آن جنگ متأثر میشود و به همین دلیل پرفرومنس را طراحی و با میلاد مطرح کردم که او هم موافق بود و آرامآرام پرداختشده و در روز افتتاحیه توسط عرفان آینی اجرا شد.
دیوارنویسیهای سربازان جنگ
میلاد آیتی، هنرمند نقاش نیز اظهار کرد: نمایشگاه «خمخانه خو» مجموعه مشترکی حاصل فعالیت من و پوریا آیتی است که بخشی از آن به عهده پوریا و بخشی به عهده من بوده است. آغاز این جریان از سال ۲۰۱۴ شکل گرفت یعنی ما حدود ۹ سال قبل این مجموعه را باهم شروع کردیم و چند سال گذشت تا اینکه آرامآرام پختهتر شد و بخش کوچکی از آن را در یکی دو نمایشگاه گروهی و بینالمللی شرکت دادیم اما این مجموعه بهصورت کامل برای اولین بار است که در گالری دوران معاصر ارائهشده است.
او بابیان اینکه در خلق آثار این نمایشگاه از آهن و مس استفادهشده است، افزود: مجموعه «خمخانه خو» ازلحاظ ایده پردازی با همفکری من و پوریا انجامشده و ازلحاظ تکنیکی مثلاً ساخت آثار به عهده پوریا و فرآیند نهایی به عهده من بوده است، به عبارتی در طراحی فرمها باهم همفکری میکردیم؛ ضمن اینکه چند اثر در این نمایشگاه بهصورت مستقل توسط پوریا ساختهشده و نقوش سایر فرمها را من انجام دادم.
این هنرمند نقاش تصریح کرد: من و پوریا زمانی که مشغول انجام پروژههای دانشجویی بودیم به دلیل پیشینه خانوادگی خود که پدر من قلمزن است و پدر پوریا مجسمهساز سنتی است و بهنوعی تلفیقی از هنر سنتی و معاصر را نشان میدهد فکر کردیم که چطور هنر جدیدی از آن بیرون آید و چهکاری انجام دهیم که با قلمزنی که من میدانم و هنر فولادگری که پوریا میداند به یک فرم مشترک برسیم که درنهایت به خمپاره رسیدیم و سعی کردیم برای خلق یک اثر معاصرتر و بهروزتر از تکنیکهای سنتی استفاده کنیم. بعدها از آن زیبایی و ظرافت ابتدایی فاصله گرفتیم و تکنیک ما کمی تغییر کرد و از تکنیکی استفاده کردیم که حالت خورندهای دارد تا به ایده ما یعنی صلح بیشتر نزدیکتر شود.
آیتی ادامه داد: نمایشگاه «خمخانه خو» بیانیه مشخصی ندارد بلکه در ابتدای نمایشگاه نوشتهای قرار دادیم که آنهم یک اثر هنری است که آن را ساختهایم و شاید بتوان آن را نزدیک به بیانیه دانست، درواقع مانند دیوارنویسیهای سربازان جنگ است که با سرنیزه اسلحه روی در یا یکتکه آهن نوشته میشد و متن آن چنین است: «جنگ خشونت سازمانیافته است که همواره توجیه میشود. جنگ یعنی تکههای بدن و رودهای خون»
به گزارش ایسنا، علاقهمندان برای بازدید از نمایشگاه «خمخانه خو» میتوانند تا چهارشنبه هشتم تیرماه همه روزه از ساعت ۱۷ تا ۲۱ به گالری دوران معاصر، واقع در اصفهان، چهارباغ بالا، حد فصل کاخ سعادتآباد و چهارراه نشر، بنبست ۱۳، پلاک ۵ مراجعه کنند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری گالری دوران معاصر امنیت ندارد مجسمه ساز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۹۴۴۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چند واقعیت علمی که زیر پوست ما جریان دارد
خارش پوست یکی از علائمی است که ممکن است در بسیاری از بیماریهای مختلف بروز کند.
به گزارش ایسنا، خارش یکی از علائم شایع عارضههای پوستی است.
در این مطلب به نقل از بی بی سی، به چند واقعیت علمی که زیر پوست ما جریان دارد، میپردازیم:
۱. برآورد تقریبی نشان میدهد که ما حدود ۹۷ بار در روز خودمان را میخارانیم.
۲. احساس خارش بر اثر تماس با حشرات و گیاهان به دلیل سمومی است که بر پوست ما بهجا میگذارند. مواد سمی باعث آزاد شدن هیستامینها در بدن میشوند که نوعی واکنش ایمنی بدن است. در این واکنش بافتهای عصبی پیامهای احساس خارش را به مغز ما میفرستند.
۳. احساس خارش، شبکه عصبی ویژه خود را دارد. تاکنون تصور میشد احساس خارش و درد، مسیرهای دریافت یکسانی دارند اما در سال ۱۹۹۷ مشخص شد احساس خارش، بافتهای عصبی ویژه خود را دارد.
۴. پیامهای خارش بسیار به کندی منتقل میشوند. بافتهای عصبی سرعتهای گوناگونی دارند. پیامهای لمس با سرعتی حدود ۳۰۰ کیلومتر در ثانیه انتقال پیدا میکنند. «درد ناگهانی» (برای مثال وقتی بهطور اتفاقی دست روی شعله گاز قرار میگیرد) با سرعتی حدود ۱۳۰ کیلومتر در ساعت منتقل میشود. احساس خارش با سرعتی حدود سه کیلومتر در ساعت انتقال پیدا میکند که کمی آهستهتر از سرعت راه رفتن انسان است.
۵. احساس خارش مانند خمیازه کشیدن مسری است. دانشمندان با نمایش فیلم موشهایی که خود را میخارانند به گروه دیگری از موشها به این موضوع پیبردند. پس از نمایش فیلم، موشهای تماشاگر هم شروع به خاراندن خود کردند.
۶. احساس مسری خارش بخش کوچکی از مغز به نام هسته سوپراکیاسماتیک (بخش قدامی هیپوتالاموس) را فعال میکند. عصبشناسان هنوز به طور دقیق عملکرد این بخش از مغز را در چگونگی مشاهده و تکرار عمل خاراندن درنیافتهاند.
۷. خاراندن بهترین راه برای خلاص شدن از مهاجمان خارشآور است. خاراندن، به دور کردن حشرات موذی یا دفع اثر گیاهان سمی کمک میکند. همچنین باعث گشادی رگهای خونی و در نتیجه جریان بیشتر گلبولهای سفید و پلاسمای خون برای از بین بردن اثرات سمی میشود. به همین دلیل است که با خاراندن، پوست سرخ و لکهلکه میشود.
۸. خاراندن احساس خوشایندی است چون باعث ترشح سروتونین در مغز میشود.
۹. خوشایندترین نقطه برای خاراندن در بدن مچ پاست. پژوهشها این موضوع را نشان داده است.
۱۰. هرچه بیشتر خود را بخارانید احساس خارش بیشتر میشود. خاراندن پوست باعث آزاد شدن هیستامین بیشتر میشود و پیامهای خارش بیشتری به مغز فرستاده میشود. اگر این کار را ادامه دهید باعث آسیب دیدن پوست و ایجاد زخم و عفونت میشوید.
۱۱. در بیماریهای پوستی مانند پسوریازیس (صدفک) یا اگزما (درماتیت) چرخه خارش آزاردهنده میشود. در چنین مواردی آنتیهیستامین تجویز میشود تا اثرات هیستامین را خنثی کند و احساس خارش را کاهش دهد.
۱۲. پژوهش نشان داده است که خارش مداوم و مزمن به اندازه درد مزمن ناتوانکننده است. خارش مزمن از اثرات جانبی بیماریهای گوناگونی مانند بیماریهای کبدی و لنفوم است.